کد خبر : 131084 تاریخ : ۱۴۰۳/۸/۲۸ - 12:02
جنجال برنامه جدید شبکه ۳ / «چهارپایه» عقبگردی جدی‌ست روزنامه فرهیختگان در یادداشتی از «چهارپایه»، برنامه جدید شبکه سه با حضور بازیگرانی چون علی صادقی، قدرت‌الله ایزدی، یوسف تیموری و جواد خواجوی انتقاد کرد و این برنامه طنز را در حد و اندازه‌های سرِ صفِ مدرسه خواند!

به گزارش کیش نوین، روزنامه فرهیختگان در یادداشتی از «چهارپایه»، برنامه جدید شبکه سه با حضور بازیگرانی چون علی صادقی، قدرت‌الله ایزدی، یوسف تیموری و جواد خواجوی انتقاد کرد و این برنامه طنز را در حد و اندازه‌های سرِ صفِ مدرسه خواند!

در بخشی از نقد این روزنامه درباره «چهارپایه» آمده است:

* مخاطب انتظار داشت با حضور این چهار نفر، تلویزیون بتواند دوباره به روزهای اوج خود در کمدی برگردد. روز‌هایی که همکاری تلویزیون با صحت، عطاران، جوان و مدیری آثار به‌اصطلاح خیابان خلوت کن را تحویل مردم می‌داد. حدود 24 هزار بیننده برای قسمت اول چهارپایه نشان‌دهنده همین انتظار است اما با پخش قسمت اول چهارپایه، آنچه روی قاب تلویزیون قرار گرفت به هر چیزی شبیه بود به‌جز برنامه‌ای سرگرم‌کننده. اساس چهارپایه بر چهره‌هاست و بر این فرض جلو می‌رود که چون بازیگران دعوت‌شده کمدین‌های قهاری‌اند پس عملاً نیازی به کار دیگری نیست و تنها حضور چهره‌ها می‌تواند مخاطب را جذب کند! نگاه سازندگان چهارپایه مخاطب را به یاد برنامه‌های مناسبتی سر صفِ مدارس می‌اندازد که با نیت ایجاد فضایی شاد در بین دانش‌آموزان مسابقه ماست‌خوری راه می‌انداختند.

* اگر بخواهیم سراغ فرم چهارپایه برویم شرایط رخ‌داده در برنامه این را به ذهن می‌رساند که شاید چهارپایه اصلاً برای مدیوم تلویزیون ساخته نشده و سازندگان این برنامه طرح یک مجموعه کلیپ را برای پخش در اینستاگرام یا فضاهایی اینچنینی را در ذهن داشته‌اند. با نگاهی به صفحه این برنامه در تلوبیون می‌توان گفت این فرضیه چندان هم بیراه نیست. چهارپایه در تلوبیون، به ده‌ها تکه‌ سی‌ثانیه تا سه دقیقه‌ای تقسیم شده است. مشخص نیست این همه قسمت تکه‌پاره شده را دقیقا قرار است چه کسی ببیند و در کدام فضا باز نشر کند اما به‌نظر می‌رسد این تکه‌ها قرار بوده با وایرال شدن در فضاهایی خارج از رسانه ملی بتوانند تبلیغی برای اثر شوند. این هم از ابتکارات جالب سیماست که به جای تبلیغ برای اثر، این اثر است که برای تبلیغ ساخته می‌شود. مشخصاً ثمره این وضعیت می‌شود هیاهو برای هیچ.

* حتی اگر چهارپایه را بدون مشکل تدوین هم بدانیم، نبود کارگردانی در این اثر را نمی‌توان انکار کرد. گنگ بودن بازیگران در این برنامه وضعیتی را پدید آورده که بازیگران حتی خودشان هم نمی‌دانند دقیقاً قرار است چه کاری انجام دهند. موقعیت‌های ایجادشده و نمایش‌های بداهه در این برنامه مشخصاً روی کلیشه‌ها و موقعیت‌های مبتذل باقی مانده و از آن جلوتر نمی‌رود. استفاده از شوخی‌هایی مانند جنگ خواهر شوهرها، موقعیت‌های درون عروسی، استفاده از پوشش زنانه و از این دست شوخی‌ها به قدری در سال‌های اخیر تکرار شده که به‌نظر نمی‌رسد دیگر ظرفیتِ پرداخت بیش از این را داشته باشند. مثلث موقعیت‌های بی‌مزه و کلیشه‌ای، لزوم بداهه‌پردازی و البته ممیزی‌ها، بازیگران این اثر را در موقعیتی قرار داده که همگی انگار روی میخ هستند و مشخص نیست دقیقاً چه کاری را انجام می‌دهند.

* چهارپایه کارش اصلاً به تیپ‌سازی نمی‌کشد چون باید بازیگران درگیر مسابقه محله‌ای باشند که کارگردان برایشان ترتیب دیده، البته قیاس میان مسابقه محله و چهارپایه به‌نوعی کم‌لطفی است در حق برنامه روشن‌پژوه؛ مسابقه محله حداقل می‌توانست از استعداد‌ها و یا شیرین‌کاری‌های بچه‌ها، فضایی مفرح را برای مخاطب و ساکنان آن محله ایجاد کند. از طرفی روشن‌پژوه و تیمش زمانی که دیدند دیگر این برنامه جواب نمی‌دهد جرئت تعطیل کردنش را داشتند. برخلاف مسابقه محله، چهارپایه به‌جای کشف و استفاده از استعداد و شیرین‌کاری‌های حاضرانش، از آنها چیزی را به نمایش می‌گذارد که بیش از زور زدن‌های بیهوده برای نگه داشتن مخاطب نیست.جدای از اینها چهارپایه حتی از نظر دکور و طراحی صحنه هم عملاً هیچ شباهتی با یک برنامه تلویزیونی ندارد. حضور رنگ‌ها و دکوراسیون نامرتبط فضایی مرده را خلق کرده که مشخص است هیچ طراحی و ایده‌ای پشت آن نیست.

* بی‌ایده بودن و بی‌سلیقگی منحصر به موقعیت، اجرا و طراحی دکور نمی‌شود و تمامی اینها حتی در حرکت دوربین هم نمایان است. این نکته را باید توجه داشت که اصولاً برنامه‌ای در این سطح را می‌شود با تلفن همراه هم فیلم‌برداری کرد چون نه ویژگی بصری خاصی در آن پیاده شده و نه موقعیت‌ها نیاز به تجهیزات کلانی دارد. به هر ترتیب، دوربین و تدوین برنامه چهارپایه در بی‌انسجامی، انسجام دارند و عملاً نمی‌دانند روی کدام سوژه قرار بگیرند و میان بازیگران بیهوده می‌چرخد تا بتواند از میان بداهه‌ها چیزی را صید کند البته اگر بتواند!

* چهارپایه را نمی‌توان چیزی جز یک عقب‌گردی جدی در کارنامه کاری این چهار بازیگر دانست. بازیگرانی که این اثر نه‌تنها چیزی به آنها اضافه نمی‌کند، بلکه مجبورند با شوخی‌های تکراری و بدون هیچ خلاقیتی، قسمت‌های 30 دقیقه‌ای برنامه را پر کنند.

* اینکه تلویزیون تا چه زمانی می‌خواهد فرایند آزمون و خطا و سَنبل کردن را ادامه دهد مشخص نیست و با آزمون و خطایی که با صرف هزینه کردن اسامی و بی‌هیچ خلاقیتی، منطقاً منتج به تولید برنامه‌هایی با این کیفیت می‌شود؛ اما در این بین یک موضوع شدیداً مخاطب را آزار می‌دهد، اینکه برنامه‌ای با این وضعیت و با پول مردم ساخته شود و صاحبان اثر سردرگمی و به‌هم‌ریختگی آن را مربوط به فاخر نبودنش بدانند و نسخه تجویزیِ عوض کردن کانال را به ملت پیشنهاد بدهند، نه‌تنها توهین‌آمیز است، بلکه نشان از این دارد که سازندگان خود می‌دانند چه دسته‌گلی به آب داده‌اند. دسته‌گلی که با اغماض می‌توان آن را نازل‌ترین شکل مسابقه محله دانست و معلوم نیست چه میزان هزینه از بیت‌المال برای این شاهکار خرج شده است.